برخي از ضرب المثلهاي مردم اروميه
1-چوريي آت دريايا ، باليق بولمسه ، خالق بولر.ترجمه: نان را بينداز به دريا ، اگر ماهي قدرش نداند ،خدا مي داند.
تقريبا مفهوم اين بيت سعدي:
تو نيكي مي كن و در دجله انداز كه ايزد در بيابانت دهد باز
2-چولمك دغير لانوب دواغين تا پوپ: ديزي چرخيده ، سر پوشش را يافته (در مواقعي گفته مي شود كه دو زوج يا دو رفيق همسان و همفكر باشند.)
3-ديل ياراسي ساغالماز: زخم زبان التيام پذير نيست.
4-هله ها راسين گورميسن؟ : حالا كجايش را ديدي؟.
5-دوس داشي يامان اولي :سنگ دوست سخت آزارنده است.
6-قولاخ آسان اوزسوزون ايشيدر:هر كه گوش وايسته حرف خود را ميشنود.
7-كور الله دان نه ايستر؟ايكي گوز، براي ايري بري دوز:كور از خدا چه مي خواهد؟
دو تا چشم يكي كج و يكي راست.
8-قاپوني باغلا ،قونشويا تهمت ورما: درت را ببند و همسايه ات را متهم نكن.
9-اوزي يخيلان آغلاماز : خود زمين خورده نمي گيرد.
10-الله بو الي او اله محتاج ايلمه سين:خدا اين دست را به دست محتاج نكند.
11-مين ميثقال گوزليقدان ، بير ميثقال بخت ياخچي در : از هزار مثقال زيبايي يك مثقال شانس بهتر است .
12-چوريي طباقدا ، سويي كوزده ده گوروب : نان را در طبق و آب را در كورزه ديده، يعني ناز پرورده است
13-چوريي وير چوركيچه، بير چورك ده آرتيق وير : نان را به نانوا بده و يكي هم اضافه كن ، يعني ؛ كار را به كاردان بسپار و اضافه مزد بده.
14-آراندا بو غدادان اولدي باغداددا خرما دان : در آران از گندم محروم شد و در بغداد از خرما . يعني ؛ از اينجا رانده و از آنجا مانده.
15- ايو داناسي اوكوز اولماز : گوساله خانه زاد گاو نمي شه ، در مواردي گفته مي شود كه بچه هاي ناز پروردۀ خانه در بزرگسالگي بيكاره باشند .
16-ير برگ اولندا اوكوز اوكوز دن گورر اگر زمين شخم سخت باشد گاو ها تقصير را از همديگر مي بينند .
17-گوني پاچادا ، سويي كوزه ده گوروب : آفتاب را در باج و آب را در كوزه ديده ، در مواردي گفته مي شود كه بچه هاي ناز پرورده همه چيز را آماده ديده است .
18-فلان كس كولگلي دي :فلاني سايه دار است ، در مواردي گفته مي شود فلاني خير و دستگير درد مندان باشد .
19-قاني قاننان يومازلار:خون را با خون نمي شويند ،در مواردي كه بخواهند در ميان دو طرفين دعوا اصلاح كنند .
20- هر نه سالسان آشيان او گلر قاشقيان : هر چه بريزي به آشت همان مي آيد به قاشقت ، در مفهوم ، از مكافات عمل غافل نشو .
21- ايلان هر يره ايري گتسه اوز يوواسنا دوز گدر : در مواردي گفته مي شود كه شخص كه شحص به نزديكانش نارو نزند و خيانت نكند .
ترجمه : مار به هر كجا كج برود به لانۀ خودش راست مي رود .
22- قلش ياراسي گدر ، ديل ياراسي گتمز .: زخم شمشير بهبود مي يابد اما زخم زبان التيام پذير نيست .
23- آجين دين ايماني اولماز :آدم گرسنه دين و ايمان سرش نمي شه .
24- توخون آجدان خبري اولماز : سير از گرسنه خبر ندارد.
25-گلين اوينيامير ،دير اوتاق ايريدي : عروس نمي تواند برقصد، مي گويد اتاق كج است .
26- چولمك ديغيلانيپ قاپاغينه تاپيپ : قابلمه غلت خورده و درب خودش را پيدا كرده. به مفهوم اينكه يك زوج و يا دو دوست مكمل.
27-كويله باليخ ايستينين گرك بليننن اشاغيسه سودا الا: هوس گوشت ماهى مستلزم بودن پايين تنه در اب.
28- تولكه بيردا دورت دوارله باغا گيرمز : روباه ديگر وارد باغ چهار ديوارى نمى شود.
29- خوروز يوخويده سحر آچيلميرده : بدون خروس سحر نمى شد.
30- تنبل تى بيرله الار : تنبل ها با فكرند. به اين مفهوم كه تنبل ها راه و حل هاى مختلف مى دهند كه از زير بار كار در بروند.
31- آج تويوخ يوخودا داره گورعر: مرغ گرسنه در خواب علوفه لذيذ مى بيند.
32- قيشدا بستان اكن چوخ اولار : خيلى ها در فصل زمستان بستان مى كارند.
33- تولكه تولكيه بويورور و تولكوده قويروغونا: روباه به روباه مى فرمايد و ان يكى روباه به دمش.
34- قونشونون ايشيغنا اومود اولان قارننيخدا قالار : به اميد نور همسايه بودن تو را در تاريكى مى گذارد.
35- قونشويا اومود اولان شامسيز قالار : به اميد همسايه باشيد بدون شام مى مانيد.
36- پيس قونشه آدامه هجات صاحابه الر : همسايه بد ادم را صاحب ابزار و وسيله مى كند.
37- قوناغ قوناغه ايستمز و اوصاحابه هيچ برينه : مهما ن از مهمان خوشش نمى آيد و صاحب خانه از هيچ كدام.38- آغانين ماله چيخاندا نوكرين جانه چيخار: نوكره جون مى كنه اگر ارباب اموالى را از دست بدهد