مجاهدین مشروطیت اورمیه

بمناسبت نهم بهمن یکصدمین سالروز شهادت اسماعیل خان افشار از سران مجاهدین انقلاب مشروطه در اورمیه

مجید خلیل زاده

برگ برگ تقویم آذربایجان پر از رشادت مردمان شجاع و سلحشور این خطه است که با اعمال خود نام سرزمینشان را جاودانه ساخته اند، بی شک یکی از این نامها مشهدی اسماعیل افشار از سران مجاهدین انقلاب مشروطه در شهر اورمیه می باشد که این روزها یعنی نهم بهمن ماه سالروز شهادت این قهرمان آزادی به دست قوای اشغالگر روس در شهر اورمیه می باشد که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.

اما در رابطه با مشروطیت اورمیه چنانکه کسروی نیز در تاریخ مشروطیت خود نوشته است، شهرهای اورمیه و خوی اول شهرهای آذربایجان بعد تبریز بودند که انجمن را دایر کردند، در اورمیه این امر بدست سران مجاهدین شیخ میرزا مسیح صدر انجمن، مشهدی باقرخان رئیس، مشهدی اسماعیل خان افشار برپا و همچنین با خطبه های آتشین آقا میرزا علی عسگر آبادی شکل می گیرد.

حتی مدتی قبل از به امضا رسیدن فرمان مشروطیت در سال 1285 شمسی بدست مظفرالدین شاه آزادیخواهان اورمیه با اجتماع در محل میدان توپخانه (بیمارستان عارفیان کنونی و اطراف) بست می نشینند و حمایت خود را از قیام مشروطه با تلگراف به گوش آزادیخواهان تبریز مهد انقلاب می رسانند. انقلابیون اورمیه با تشکیل انجمن حتی اعضای انجمن بلدیه را نیز برای اداره امور شهر تعیین کرده بودند و سردسته این افراد مشهدی اسماعیل خان افشار و باقر خان رئیس بودند. چنانکه م. امین رسول زاده نیز در گزارشهای خود از انقلاب مشروطیت ایران برای روزنامه «ترقی» باکو ودر بازدید از اورمیه  کهن ،شهر آذربایجان می نویسد :«به یک نفر اورمیه ای برخورد نکردم که از وی شکایتی داشته باشد، همه یک زبان می گویند که مشهدی باقر آدم خوبی است، آدم نجیبی است.» 1

دیگر قهرمان نوشته ما مشهدی اسماعیل خان افشار ازدیگر سران مجاهدین اورمیه بود که شجاعتش شهرت خاص و عام بود و کمک وی و دیگر مجاهدین اورمیه در آزاد سازی سلماس، خوی و طسوج از قوای استبداد از نکات قابل توجه است، هر چند که این مجاهدین در ادامه در چهرگان با قوای بسیار زیاد استبداد مواجه شده و با دادن شهیدان زیاد در راه آزادی شکست خورده و به اورمیه مراجعت می کنند.

«همچنین از دیگر مشروطه خواهان سرشناس اورمیه می توان به حبیب ا.. آقازاده و میرزا محمود غنی زاده با روزنامه فریاد اشاره کرد که این دو با کمک یکدیگر در سال 1325 قمری روزنامه هفتگی فریاد را به مدت شش ماه بطور منظم و دائم منتشر کردند و بعد روزنامه فروردین در سال 1329 قمری بوسیله آقازاده در اورمیه منتشر می گردد.» 2

دیگر مجاهدین نام آوری چون حاج ناظم قره باغی، حاجی پیشنماز، حاج ابوطالب علیزاده، مویدالتجار، و حاجی ذهتاب از دیگر بزرگان بودند و تجار حامی آزادیخواهان شهید حاج ابوطالب و دیگر تجار و حاجیان روستای بالوو که به سبب حمایت از آزادیخواهان ناجوانمردانه توسط قوای اشغالگر روس به در آویخته شده و به شهادت رسیدند.

در بحبوبه لشکرکشی قوای روس برای سرکوبی قیام آزادیخواهان آذربایجان و به دار آویخته شدن ثقه السلام و دیگر آزادیخواهان تبریز و سایر شهرهای آذربایجان حاجی های بالوو و سردسته آزادیخواهان اورمیه اسماعیل خان افشار نیز به دار آویخته می شوند، اما تعدادی از آزادیخواهان اورمیه به شهبندری عثمانی در این شهر پناه برده وجان سالم به در می برند از جمله مشهدی باقر خان رئیس، جلادهای روس توان دست اندازی به شهبندری را نداشتند و حتی عسگرهای عثمانی تعدادی از مشروطه طلبان را تحت الحفظه خود به شهبندری آوردند، بعدها هر کدام از این آزادیخواهان سرگذشتی داشته که دراین مجال کوتاه فرصت پرداختن به آن نیست.

اما بی شک تراژیک ترین صحنه انقلاب مشروطیت در اورمیه به در آویخته شدن سردار گلو بریده آزادیخواهان اورمیه توسط قوای روس است که کسروی نیز در تاریخ هجده ساله آذربایجان با تحسین شجاعتهای اسماعیل خان افشار به ماجرا اشاره کرده است.

احمد کاویانپور نیز در تاریخ عمومی آذربایجان با اشاره به این موضوع می نویسد. 3

«او را «مشهدی اسماعیل» را ده روز در حکومت نگه داشتند، سپس او را به کنسولخانه روس فرستادند، ده روز نیز در آنجا بود، روسها می خواستند او را زنده نگه دارند، وی بدترین دشمن ایشان «روسها» به شمار میرفت، به دستور خود آنان صمد خان وی را از اجلال الملک خواسته و او را از کنسولگری خارج و به یک دسته سواران قرا جه داغی سپرد که او را به تبریز ببرند. مشهدی اسماعیل می دانست که چون به تبریز رسد کشته خواهد شد، این بود شبانه آهنگ خود کشی کرد، چون دسترسی به ابزاری نداشت با یک کارد از کار افتاده و کند رگهای گردن خود را برید وبا آن نتوانست به یکباره خود را آسوده گرداند، سواران که محافظش بودند، از چگونگی آگاه شدند و جلو گیری کردند، جریان را به اجلال الملک اطلاع دادند.

چون او را با حالی که داشت نتوانستند به تبریز برسانند، در میدان توپخانه اورمیه (محل فعلی بیمارستان عارفیان) طنابی از درخت توت آویختند و مرد دلیر را با گلوی نیم بریده روز نهم بهمن ماه 1290 شمسی به میدان آورده طناب به گردنش آویخته و بیجانش ساختند ، اورمیه بدین ترتیب یک قربانی شایسته ای را در راه آزادی تقدیم نمود.»

روحش شاد و یادش گرامی باد.

پی نوشت ها:

1 ــ گزارشهای از انقلاب مشروطیت ایران، م. امین رسولزاده، ص226

2 ــ سرزمین زرتشت، علی دهقان، ص14ـ413

3 ــ تاریخ عمومی آذربایجان، احمد کاویانپور، ص 229

4 ــ تاریخ هجده ساله آذربایجان، احمد کسروی

5 ــ اورمیه در گذر زمان، حسن انزلی

http://azurmia.blogfa.com/ منبع از

Loading