دوستان اهل رضاییه شب سرد زمستونی وبدون برفتون بخیر وخوشی امشب براتون نیسگیل تیکه دارم کاملا نوستالژی هامون و یادآوری میکنه و حال دلمون و قلقلک میده امیدوارم دوستان اهل رضاییه لذت کافی ووافی ببرند
🌺🌺یادش به خیررضائیه 🌺🌺
🌹🌸🌹چه شهر قشنگی بود شهرمان رضاییه . اون موقع میگفتند پاریس ایران است . خیابانهای آرام زنگنه ، دانش ، طرزی ، خیام ، پهلوی ، فرح، شاهبختی و دانشکده با درختان تنومندش ، استاد برزگر، راهنمایی ، مافی ، پنجراه ، نوگچر ، راسته غلام خان ، شیخ تپه ، میدان ایالت به سه ساختمان زیبای شهرداری ، ارتش و شهربانی و… بیشتر از همه زنگنه رو دوست داشتم .
🌹🏵🌹کوی تمدن مثل یه باغ بود یکی از دوست های دبستانم اونجا زندگی میکرد . دبستان وزیری ( به مدیریت سرکار خانم وزیری) ، مغازه آقا بهمرام . اون دوتا کلیسای قشنگ توی خیابون دانش و خیام هردو گنبد ها شون از پنجره خونه ما دیده میشد .
🌹🌸🌹ساعتها توی بالکن مینشستم و به اونها خیره میشدم خیابون بند با رستوران آبشار زیبا خود و آب روان و تمیز خود( الان دیگه بندی وجود نداره همش ساختمون شده ) تابستون ها که وقتی میرفتی توی کوچه هر گوش و کناری داخل شهر یه باغ توت بود . یه دونه هم مزرعه توت فرنگی اوایل خیابون بند .
🌹🏵🌹دریا ، تفرجگاه بند ، نازلو ، دره قاسملو بوی همشون رو هنوز حس می کنم .
🌹🌸🌹سینما تختجمشید ، نانسی ، ایران ، نیاگارا و آپادانا و سینما کریستال و بستنی سنتی نزاکتگو روبروی سینما کریستال ، سه بستنی سنتی و فالوده ( حقیقت ، معطر و ….) جنب سینما ایران بعد از پاشاژ صولت ، که یکی از فروشندگان بستنی با شنیدن کلمه …. با پاشیدن آب از گوینده پذیرایی خاصی می کرد . 😄
کافه ساحل انتهای زنگنه با صندلیهای رنگارنگ چیده شده در میدان و پیاده رو قبل از راه شیخ تپه .
🌹🌸🌹دبیرستانهای شاهدخت ، فردوسی ، رضاشاه و ابن سینا ( دبیرستان ابن سینا همانند دانشگاه های آمریکایی ساخته شده بود ، که حیف به جای نگهداری آن بعنوان گنجینه پر بهای ارومیه به تخریب آن اقدام نمودند) .
🌹🌸🌹کتابفروشی حجازی جعفری و کتابفروشی انزلی ، وقتی ازش کتاب می خریدیم مهر انزلی رو روی صفحه اول کتاب میزد و کتابها همه بوی مدرسه را می داد .
🌹🌸🌹 بازار های سنتی ارومیه با مشاغل با حرفه ها مختلف مانند مسگرها ، زرگرها ، دمیرچی خانا ، نجارخانا ، و …. در هر راسته و به همراه مسجد جامع قدیمیاش در دل خود .
شهر دارای حمامهای عمومی زیادی در بخشهای مختلف بود که متاسفانه همه تخریب و از بین رفته اند .
🌹🌸🌹وقتی میرفتیم توی خیابون باهمه آشنایان سلام علیک می کردیم . بهار های قشنگ .تابستون های خوشحال بویژه تابستانهایی که مصادف با ماه رمضان بود مردم شهر در اطراف میدان مجسمه ( جاده فرودگاه ) تا پاسی شب را اتراق می کردند و یا در تابستانها عده کثیری از مردم برای رسیدگی به باغات انگورشان مدتی را در باغات سکونت می گزیدند .
از جمله کارهایی که در این ایام اکثریت مردم انجام می دادند عرق گیری بیدمشک و …. ، پختن رب گوجه ، خشک کردن سبزی و محصولات کشاورزی برای زمستون بود .
🌹🏵🌹پاییز های سرد با میوه های سیب ، گردو ، کشمش و … و زمستون های سفید پر از برف توام با تعطیلی مدارس در مژده بیداری سحرگاههای زیبا .
دلم برای همه این زیبا های و یادها خوش دوران کوکی مان تنگ شده . کودکی مان از جوانی به میانسالی و امروز به کهن سالی بدل شده و فقط یاد خوش ایام در خاطرمان مانده است .
رضاییه 🌹🌹